گروه : ایثارو شهادت / ایثارو شهادت / ایثارو شهادت /
خداوند فرزند پسری در نوزدهم اسفند ، آخرین روزهای سرد و زمستانی سال هزار و سیصد و سی وهفت در گنبدکاووس ، به خانواده ایزانلو عنایت کرد، نامش را عبدالرحمن گذاشتند.
به گزارش قابوس نامه، پدر عبدالرحمن – عبدالرسول ایزانلو- باغبان بود و از این طریق امرار و معاش می کرد . مادرش- خورشید سفیداتی- نیز بانویی خانه دار بود.
خانواده ایزانلو خانواده ای کارگری و کاملا مذهبی بودند و عبدالرحمن در چنین خانواده ای پرورش یافت و آماده فرا گیری تحصیل و رفتن به مدرسه شد.
عبدالرحمن ایزانلو وارد مدرسه ابتدایی آزادی شد اما درس و کلاس و مدرسه دوام زیادی نداشت و وی مجبور شد به علت فقر خانواده در پایه سوم ایتدایی ترک تحصیل کند و از همان کودکی مشغول به کار شد.
وی با اتمام دوره خردسالی مدتی به کارگری پرداخت و سپس به کار صنعتی از جمله مکانیکی و باطری سازی روی آورد.
دوران سربازی عبدالرحمن مصادف با سالهای منتهی به انتقال شد و وی که در هوانیروز باختران(کرمانشاهان) به خدمت مشغول بود، با پیام امام خمینی(ره)از پادکان نظامی رژیم پهلوی متواری شد و پس از انقلاب خدمت سربازی خود را ادامه داد و به پایان رساند.
وی پس از اتمام دوره خدمت سربازی وارد جهاد سازندگی شد و خدمت خود را در بخش مکانیکی و تعمیر ماشین آلات کشاورزی جهاد آغاز کرد و در این مدت دوره ی آموزش تخصصی مربوط بکار را نیز گذراند.
عبدالرحمن ایزانلو پس از مدتی داوطلبانه عازم جبهه های حق علیه باطل شد و در واحد تخریب فعالیت خود را آغاز کرد.
این جوان گنبدی سرانجام در ۲۹ /۱۲/۱۳۶۰ در عملیات معروف فتح المبین در منطقه عملیاتی شوش به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
این شهید بزرگوار به علت شدت انفجار و سوختگی غیر قابل شناسی بود و تنها وسیله شناسایی وی پلاکی بود که در گردن داشت.
پیکر مطهر این شهید در دوم فروردین سال ۶۱ طی مراسمی با شکوه در گنبدکاوس تشییع و در قطعه شهدای امامزاده یحیی بن زید(ع) این شهرستان به خاک سپرده شد.
روحش شاد و یادش گرامی باد
انتهای پیام/
گرد آورنده: سید علی کریمیان
نظرات