گروه : یادداشت /
شاید بتوان گفت پس از شعر ( محتوا ) ، موسیقی ( ظرف ) مهمترین و برجسته ترین و وفادارترین هنر ، به انقلاب اسلامی است.
به گزارش قابوس نامه، اندکی پیش از انقلاب 57 تا امروز هنوزآثاری تولید می شود که بیانگر مفاهیم ارزشی ، آرمان های انقلاب و شور و معرفت بخشی به مخاطبین است و اگر چه در حوزۀ موسیقی ( به عنوان یکی از ارکان هنر انقلاب ) ریزش هایی داشته ایم اما قطعا رویش هایی داریم ( هم به لحاظ کمی – هم به لحاظ کیفی ) .
اما به میزان ارزش و اهمیتی که موسیقی برای هنر انقلاب داشته و دارد ، بی وفایی و عدم توجه به این هنر – خصوصا از طرف برخی متشرعین حتی انقلابی !- نسبت به این هنر دیده می شود.
هنوز هنرمند موسیقی ( تولیدگر آثار موسیقایی با موضوع انقلاب اسلامی ) به عنوان یک چهرۀ انقلابی شناخته نمی شود و اساسا انگار انقلابیون از هر دسته ای می توانند باشند الا از هنرمندان ( خصوصا هنرمندان موسیقی ) !!
قبول داریم که برخی از این نگاه ها بخاطر خود هنرمندان است.
قبول داریم که برخی از این نگاه ها بخاطر مسائل و جهت گیری های مرسوم و متداول فقهی در زمینۀ موسیقی است.
قبول داریم که بخش مهمی از این نگاه ها معطوف به سلوک فردی هنرمندان موسیقی است.
و هزاران علت و دلیل دیگر که ممکن است دست به دست هم دهند تا به هنرمندان موسیقی ( به عنوان یک افسر جنگ نرم ) نگاه نشود. اما چیزی که بنده می خواهم در این یادداشت به آن برسم یک مسئله است.
« تربیت هنرمندان موسیقی با هدف تعالی موسیقی انقلاب اسلامی »
شاید این عبارت برای آنانکه هنر و اسلام را درست نمی شناسند و فقط با یک عینک به همه چیز نگاه می کنند، عبارتی متناقض باشد اما واقعیت این است که اتفاقا موسیقی مورد تایید اسلام همین موسیقی است ( یعنی موسیقی انقلابی ) که از صدر اسلام تا به امروز برای تهییج ، شورآفرینی و انتقال مفاهیم دینی بکار می رفته و نمونه های آنرا در تاریخ اسلام ( غزوات پیامبر (ص) و دفاع مقدس و ... ) می بینیم.
بنابراین ضروری است که به شکلی برنامه ریزی شده و منسجم ، آموزشگاه هایی برای تربیت هنرمندان انقلابی در عرصۀ موسیقی ( چه ساختاری و چه محتوایی ) تاسیس شود.
یکی از اهداف واحد موسیقی حوزۀ هنری همین هدف بود اما مانند بسیاری از آموزشگاه های بزرگ و کوچک موسیقی ، آنها نیز حوزۀ ساختار را جدی تر گرفته و از محتوا جا ماندند. و نتیجه این شد که هنرمندان موسیقی چنین مرکزی نیز ( لااقل در استان گلستان ) اکثریت قریب به عموم ! شبیه همۀ هنرمندان موسیقی اند. ( چه در ظاهر وسلوک فردی و چه در محتوای ارائه شده ) ( اگر بنده اشتباه می کنم امیدوارم خلاف این ادعا را دوستان ثابت کنند قطعا بنده خوشحال شده و خدا را شاکر می شوم ! )
تمام سخن این است « دستگاه های فرهنگی و متولیان هنر – خصوصا هنر انقلاب ؛
1 . باید هنر موسیقی را جدی تربگیرند . ( تا لااقل نزدیک انتخابات ، به هنرمندان انقلابی افتخار کنند و با آنها همنشین شوند نه با ... )
2 . در تعالی موسیقی انقلابی از حوزۀ علمیه یاری بگیرند تا آثار تولید شده تعارضی با مسائل فقهی نداشته باشد.
3 . انقلاب اسلامی به هنرمندان موسیقی ( به عنوان صفی از افسران جنگ نرم که مورد توجه امام جامعه است ) احتیاج دارد . پس چه بهتر که هنرمندانی مهذب و انقلابی در این حوزه داشته باشیم و این هدف محقق نمی شود مگر با تربیت و پرورش هنرمندان انقلابی و همت انقلابی متولیان فرهنگ و هنر ...
4 . برای رسیدن به این افق روشن ، نقشۀ راه لازم است. در نقشۀ هنر انقلاب ، اگر جایی برای آموزش و پرورش هنرمندان انقلابی در نظر گرفته نشود ، یقینا نقشۀ
کاملی ترسیم نشده است.
تجربه ثابت کرده است دانشکده ها و آموزشگاه های متداول و مرسوم ، قدم خاصی برای هنر انقلاب بر نداشته و بر نمی دارند چرا که اساسا هدفشان چیز دیگری ست و افقی متفاوت دارند ... »
رویش های هنری و تولید آثار موسیقایی در جشنواره ای مانند عمار نشان داده است که جوانان انقلابی و هنرمندی داریم که می توانند برقله های هنر موسیقی ایستاده و سرود انقلابی بخوانند.
به امید بیداری و هوشیاری بیشتر و همت متعالی مدیران دستگاه های فرهنگی و هنری ( خصوصا متولیان موسیقی و هنر انقلاب )
به قلم مجتبی طالبی
نویسنده و تهیه کننده صدا و سیمای مرکز گلستان
مدرس و دبیر پژوهشی گروه فلسفه و عرفان اسلامی جامعه المصطفی العالمیه . واحد گرگان
نظرات