به گزارش قابوس نامه، رئیس دانشکدۀ کوثر گنبدکاووس درباره این فرش می گوید: فرش اجلاسیه 4 هزار شهید گلستان ترکیبی از نمادهایی از وحدت، مقاومت ، شهید و شعار سال می باشد و بافت آن توفیقی است که نصیب دانشجویان این دانشکده شده است.

فاطمه توحیدی ادامه می دهد: این فرش در ابعاد 2 متر در 130 سانتی متر ، با 18 رنگ متفاوت و با تارو پود کاملا ابریشم بافته می شود و نقشه آن را نیز آقای علی قلی پور، استاد این دانشگاه کشیده است.
12 دانشجو و فارغ التحصیل رشتۀ فرش این دانشکده در 4 شیفت به صورت شبانه روزی در حال بافت این فرش هستند و زمانیکه با هماهنگی رئیس دانشکده برای تهیه گزارش می رویم بافندگان شیف عصر در حال بافت هستند، و از این فرش به عنوان برکتی برای زندگیشان یاد می کنند.

باب صحبت را با آنها باز می کنم و آنها که گویی هر یک به نوعی از سوی شهدا برای این کار دعوت شده اند، از چگونگی قرار گرفتنشان در جمع 12 بافندۀ فرش می گویند.
آنها معتقدند این فرش به واسطۀ پیامی که دارد خود بافنده هایش را نیز انتخاب کرده است و دلیل این ادعا را با خاطراتی از نحوه حضورشان در این تیم می گویند.
زهرا محبی یکی از فارغ التحصیلان رشته فرش در این دانشکده است. او می گوید: من در شهر خودم اصفهان بودم ، مدتی بود که یک موضوع کوچک برایم بزرگ شده بود و روحیه ام را از دست داده بودم، رئیس دانشکده با من تماس گرفتند که فرشی برای موزۀ امام رضا و با نام شهدا قرار است، بافته شود و از من خواست به جمع بافندگان بپیوندم.

 محبی ادامه می دهد: به رئیس دانشکده گفتم که قطعا حالا که درسم تمام شده است،  پدرم رضایت نمی دهد. فکر می کردم همه چیز تمام شد اما خانم توحیدی بدون اطلاع من با پدرم حرف زده بودند و او هم قبول کرده بود و خیلی غیرمنتظره از من خواست تا برای کمک در بافتن این فرش به گنبد بیایم و گفت: نشستن پشت داری که گره هایش برای امام رضا(ع) بافته می شود ، روحیه ات را عوض می شود.
زینب قصری نژاد نیز دیگر فارغ التحصیل رشتۀ فرش از دانشکدۀ کوثر است که از کرمان برای کمک در بافت فرش به گنبدآمده است.

او می گوید: وقتی در این مورد به من اطلاع داده شد چون فکر می کردم پدرم حرفی نداشته باشد، گفتم 99 درصد می آیم و باز هم به اعلام رضایت پدرم بستگی دارد. اما وقتی با پدرم مطرح کردم او رضایت نداد و من واقعا دلم نیامد که دوباره با خانم توحیدی تماس بگیرم و بگویم نمی توانم این پیشنهاد را قبول کنم. ولی بعد متوجه شدم بدون اینکه من چیزی از عدم رضایت پدرم بگویم ، رئیس دانشکده با پدرم صحبت کرده اند و رضایت او را گرفته است.
محدثه تاتاری هم از قوچان در این گروه حضور دارد، او نیز دوره کاردانی در رشته فرش را در دانشکده کوثر گذرانده است .

محدثه با مادرش تنها زندگی می کنند و علی رغم علاقه برای حضور در این کا،ر بخاطر بیماری و نگرانی برای مادر از آمدن منصرف می شود اما مادرش او را با این جمله که " برو در ثواب فرشی که با نام شهدا و امام رضا(ع) بافته می شود شریک شو" راهی گنبد می کند .
سحر صفایی 4 سال است که فارغ التحصیل شده است و در شهر خود ، شیروان به کار حسابداری یک فروشگاه مشغول بوده است .
او خیلی غیرمنتظره و در تصمیمی آنی و به قیمت از دست دادن شغل خود  در تیم 12 نفره بافندگان قرار می گیرد و البته اصلا از این موضع که کارش را از دست داده است ناراحت نیست.

سحر می گوید: من بعد از فارغ التحصیلی در رشته فرش، در رشته حسابداری وارد دانشگاه شدم و و در همین رشته هم مشغول به کار شدم و فرش بافی را کنار گذاشته بودم.
او در ادامه می گوید: به واسطۀ یکی از دوستانم مطلع شدم که قرار است چنین کاری در دانشگاه انجام شود و بدون هیچ زمینه ای در حالیکه در محل کارم بودم با رئیس دانشکده تماس گرفتم و گفتم من برای کمک می توانم بیایم و خانم توحیدی گفت بخاطر استفاده بهینه از زمان و انجام به موقع کار در این فکر بوده استتعداد بافندگان را افزایش دهدو با تماس من خیلی خوشحال شد.
 سحر صفایی ادامه می دهد: تصمیم من خیلی سریع انجام شد و با وجود اینکه همیشه برای گرفتن مرخصی مشکل داشتم این دفعه بدون هیچ مشکلی 15 روز مرخصی گرفتم و به گنبد آمدم اما بعد، این مرخصی طولانی تر شد تا جایی که قید کار را زدم و مادرم هم خوشحال شد چون زیاد راضی  به کار کردن من در فروشگاه نبود.

تجربه بافت یک فرش و توفیق دیدار رهبر
به بافندگان این فرش ، وعده دیدار رهبر معظم انقلاب را داده اند اما این هنرمندان جوان هنوز دیدار با رهبر را غیر ممکن و توفیقی می دانند که نصیب هر کس نمی شود.
آنها همه  این را می گویند که " ما یک دانشجوی سادۀ رشته فرش هستیم ، چه کسی باورش می شود که از یک تجربه بافت فرشی که به نام شهداست این افتخار نصیب ما شود؟! و این تجربه ای است که شاید هیچ زمان دیگری تکرار نشود"
دو بافندۀ آزاد هم در حال کمک به این دانشجویان هستند آنها هم توفیق حضور در این کار را مدیون شهدا می دانند.
نرگس خادم خانۀ خدا یک بانوی بافندۀ جوان است که می گوید برای ثواب کار شهید آمده ام ، بافت فرش کاری است که من از کودکی انجام میدهم ولی این کار اعجاز خاصی دارد و من را پایبند خود کرده است و می خواهم تا آخر بمانم و در بافت فرش کمک کنم.
او می افزاید: هر گره ای که بافته می شود همراه با صلوات است و زیارت عاشورا هم می خوانیم تا در کنار نام شهدا ، فرش به نام شهید کربلا هم متبرک شود.
فاطمه حسینی دیگر بافندۀ آزاد این فرش هم می گوید : روزی که این فرش تمام شود من حتما گریه ام خواهد گرفت چرا که خیلی به این فضای معنوی که فرش برایمان ایجاد کرده است وابسته شده ام و آرامشی به همه ما داده که نمی توانم بیان کنم.
این حرف ها گوشه های کوچکی از آثاری است این جوانان بافنده با کار برای شهدا احساس کرده اند و دهه ها نکته دیگر که به گفتۀ خودشان قابل بیان نیست و شاید اگر خودشان در اینجا حضور نداشتند هم نمی توانستند این همه عظمت شهدا را درک کنند.
و حالا آنها با بافتن آخرین گره ها و رج های این قالی به نام شهدا و به عشق دیدار با ولایت مصمم ادامه می دهند تا هر چه زودتر این قالی که پیام آور وحدت، ایثارو مقاومت و شعار سال است رونمایی شود.

انتهای پیام/