به گزارش قابوس نامه به نقل از فارس، در واژهنامه تخصصی) ترمینولوژی آموزش و پرورش در خصوص واژه دبستان elementary school؛primary: مدرسهای که کودکان لازمالتعلیم و دانشآموزان دوره ابتدایی در آن مشغول به تحصیل هستند یا آموزشگاه نوآموزانی که بالاتر از کودکستان و پایینتر از دبیرستان است؛ در نظام قبلی ایران، دوره آن پنج سال بود ولی اکنون شش ساله است.
مدرسه ابتدایی، آموزشگاه نوآموزان، آنجا که هنر کتابت و خط آموزند و در این معنی با لغت دبیرستان فرقی ندارد و ریشه کلمه، یعنی دیپی از قوم سومر به ایران رسیده است و لغتهای دبیر و دبستان و دبیرستان و دیباه و دیبه و دیباچه و دیوان از همین ریشه هستند.
دبیر/teacher؛secretary: معلمی که در دوره راهنمایی یا متوسطه به انجام وظایف معلمی مشغول است.
دومین مقام در یک سفارتخانه، منشی یک سازمان، انجمن، حزب یا هیأت.
نویسنده، منشی، کاتب، معلم دبیرستان، باسوادی که خط دارد، دبیر و نویسنده نامه.
دبیر راهنمای آموزشی/guiding teacher: معلمی که به منظور کیفیت آموزشی، ایجاد هماهنگی بین دبیران دروس مختلف، نظارت بر کلاسهای درس و کارگاه، نحوه برقراری ارتباط دبیران با گروههای مختلف دانشآموزی، اجرای دستورالعملهای آموزشی و ارائه آموزشهای فردی به دانشآموزان به خدمت اشتغال دارد.
راهنمای آموزشی
دبیرستان تربیت بدنی/secondary school for physical training: هنرستان تربیتبدنی
دبیرستان/secondary school؛high: کلیه مدارس بین دوره ابتدایی(در نظام قبلی بین دوره راهنمایی) و آموزش عالی؛ مانند دبیرستانهای متوسطه نظری، هنرستانهای فنی و حرفهای، مدارس کاردانش و دورههای پیشدانشگاهی که دانشآموزان پس از گذراندن دوره تحصیلات ابتدایی(دبستان) و راهنمایی و پیش از آغاز تحصیلات عالی(دانشگاهی) به آن وارد میشوند و پس از طی آموزش عمومی سال اول، به یکی از شاخههای نظری، فنی و حرفهای یا کاردانش هدایت و در مجموع با گذراندن حدود 96 واحد درسی رشته مربوط، موفق به اخذ گواهینامه دیپلم متوسطه میشوند.
در نظام جدید دبیرستان 6 سال است که به دو دوره سه ساله(متوسطه اول و متوسطه دوم) تقسیم شده است.
مدرسه متوسطه؛ مدرسهای که دانشآموزان در آن تحصیل کنند که بالاتر از دبستان و پایینتر از دانشگاه است.
دبیرستانهای وابسته/dependent secondary schools: مدارسی که به منظور تأمین و تربیت نیروهای انسانی متعهد و کارآمد و مورد نیاز کشور توسط سایر وزارتخانهها، سازمانها و مراکز غیروابسته به آموزش و پرورش، تأسیس و اداره میشوند.
مدارس وابسته
درک[یادگیری]/comprehension؛ understanding: دریافت و فهم معنای یک مطلب و بیان قابل فهم آن با زبان خود فراگیر. افعالی مانند توضیح میدهد، برگردان میکند، تمیز میدهد، مثال میزند، استنتاج میکند، بسط میدهد، در این سطح مورد استفاده قرار میگیرد.
دریافت، فهم، دریافتن، رسیدن به چیزی، پی بردن، ادراک، بدون فاصله به جاآوردن. دریافتگی، فرا رسیدن، رسیدن و پیوستن.
درک موقعیت/realization of situation: تعامل پیوسته فرد به عنوان عنصری آگاه، آزاد، فعال و قابل اعتماد با گسترهای از جهان هستی(واقعیتهای ماوراء طبیعت، طبیعت و جامعه) در محضر پروردگار متعال، به عنوان مبدأ و منتهای هستی و حقیقت برتر(فرا موقعیت)
انتهای پیام/