به گزارش قابوس نامه به نقل ازشبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ محمدجواد ظریف، وزیر محترم امور خارجه شنبه شب در برنامه نگاه یک تلویزیون به صراحت بیان داشت: بر خلاف سالهای قبل، اروپاییها امروز در مقابل امریکا ایستادهاند. در ماههای آینده خواهیم دید که اروپا تا چه میزان جلوی امریکا میایستد و از منافع خود دفاع میکند.
اظهارات وزیرخارجه کشورمان درحالی مطرح شد که دیروز دو کشور عضو 1+5 (نخست وزیر انگلیس و صدر اعظم آلمان) در همراستایی با مواضع ضد ایرانی دونالد ترامپ رئیسجمهور امریکا در بیانیهای بر لزوم فشار جامعه بینالمللی بر ایران به منظور آنچه اقدامات تنش زای تهران در خاورمیانه و توقف برنامه موشکی خواندند تاکید کردند.
در آستانه مواضع ضد برجامی دولتمردان امریکایی و خصوصاً پس از اظهارات سخیف و خصومت آمیز ترامپ، نگاه دولت در یک چرخش رویکردی به سمت حمایت کشورهای اروپایی برای مقابله با امریکا برای حفظ برجام منعطف شده است و این تغییر نگاه در حالی رخ میدهد که دولت تکیه اساسی خود را برای به سرانجام رساندن مذاکرات هستهای معطوف به اقدامات و تصمیمات امریکاییها کرده و کشورهای اروپایی در یک حاشیه فرعی نگریسته میشدند. متأسفانه دولتمردان ما در یک خطای راهبردی، تمام تخم مرغهای خود را در سبد امریکا نهاده و با اعتماد کامل به آینده اقدامات آنها، برجام را صاحب آینده درخشان معرفی کردند. در هر حال این موضوع هرچند یک بحث مهم است ولی میطلبد پیرامون نقصهای راهبردی و تکنیکی برجام در مجالی دیگر بحث کرد. اما موضوع اصلی ما این است که امروز چه فضایی برای جمهوری اسلامی ایران گسترانده شده است و هر یک از بازیگران این فضا چه نقشی را بر عهده دارند؟
آنچه میتوان از شواهد بسیار مشهود و تجربهها بیان داشت این است که یک بازی سیاسی علیه کلیت نظام جمهوری اسلامی آغاز شده است و در این بازی نقطه مقابل ایران، اروپا و امریکا با نقشهای متفاوت ایستادهاند. امریکا میگوید برجام خطرناک است و ضد منافع ملی امریکایی هاست و باید از بین برود و با چاشنی کردن مسائل راهبردی دیگر از جمله فعالیتهای موشکی ایران و حضور میدانی در منطقه را به عنوان دستمایه وضع تحریمهای جدید، به عنوان راه حلِ از بین بردن خطرات برجام بیان میدارد.
در اظهارات و فعالیتهای امریکاییها اینگونه احساس میشود که آنها در ظاهر برجام را نمیخواهند-درحالی که در باطن به هیچ وجه حاضر به خروج از آن نیستند- مگر اینکه ایران را در سایر مولفههای قدرت خود، مضمحل کنند و این برجام هراسی مستمسکی است تا اهرم فشاری شود که طرف ایرانی چارهای جز آغاز مذاکره مجدد در مسائل مهم و راهبردی خود نداشته باشد.
از طرفی دیگر اروپا با یک اختلاف تاکتیکی، مواضع خود را متفاوت تر از ترامپ بیان میکند. اروپاییها در اظهارنظرهای خود برجام را صاحب مقبولیت بینالمللی میخوانند و خود را متعهد به انجام آن معرفی میکنند ولی از طرفی اشارهای هم به برخی از فعالیتهای جمهوری اسلامی میکنند که از منظر ترامپ تنش زاست که دقیقاً با یک همراهی نرم با مواضع ترامپ محسوب میشود.
این بازی و الفاظ و ادبیات به کارگرفته شده توسط سران امریکایی و اروپایی، همان بازی قدیمی «پلیس خوب و پلیس بد» است که پیش از این نیز در سیر نهایی شدن برجام توسط برخی کشورها مخصوصاً فرانسه انجام شد و اینک با ترفندهای زیرکانه درصدد اجرایی شدن آن هستند.
به نظر این محتمل خواهد بود که اروپا به عنوان پلیس خوب سعی میکند ایران را متقاعد کند که اگر قرار باشد ما از برجام حمایت و ترامپ را ساکت کنیم، باید با ادامه رویکرد برجام، برجام 2 و 3 را پیرامون سایر مسائل مورد مناقشه راه بیندازیم تا ما بتوانیم فراختر از ایران حمایت کنیم. این دقیقاً همان خواسته امریکاست و اگر کسی امروز بگوید سخنان ترامپ پیرامون برجام از این منظر است که برجام برای امریکا ضررآفرین بوده، مطمئناً در تحلیلهای خود دچار خطا شده است و ماجرا را باید اینگونه با واقعیت گره بزنیم که برجام هراسی صرفاً ایجاد وحشتی است تا ایران را حاضر و ناچار از پذیرفتن مذاکره مجدد کنند. مسئولان دیپلماسی کشور از این بابت باید زیرکانه عمل کرده و هرگونه مذاکره مجدد را پایان برجام خطاب کنند و اگر پیامی از جانب ایران برای تجدید مذاکره صادر شود، قطعاً زمینههای خطرناکی برای منافع ملی پیش خواهد آمد که زیان آن تا نسلهای بسیار آتی ادامه خواهد یافت.