به گزارش قابوس نامه ، این چند روز از دیدن تصاویر هموطنان عزیز سیل زده ام بسیار ناراحتم و هر چه می بینم غم و اندوه است اما در میان این آلام حضور گرم مردم و مسئولان از قشرها و تفکرات مختلف کمی از اندوه آدم کم می کند.
چند روزه از مهندس فتاح عزیز تصویری منتشر میشه که در اون داره به خانمی که در آب گیر کرده کمک میکنه و همین کمکش هم باعث آسیب دیدن پای راستش میشه.
دیروز زنگ زدم تا از او حالی بپرسم و خداقوتی بگم مثل همیشه با شعری شروع کرد:
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم سرزنش ها گر کند خار مغیلان غم مخور
گفت الحمدالله بخیر گذشت، من کاری نکردم همکار خبرنگار شما داشت با رشادت کار می کرد که یکدفعه رفت سمت یک چاله بزرگ دیگه محرم و نامحرم رو کنار گذاشتم رفتم سمتش و کنترلش کردم من اندکی پام صدمه دید که مهم نیست اگر نمی گرفتمش با چادر و وسایلی که داشت نمی تونست خودش رو کنترل کنه و خطر خیلی جدی براش پیش می آمد. خدا رو شکر.
خداقوتی بهش گفتم و مثل همیشه از منش او کیف کردم و البته احساس غرور کردم از همکار خبرنگارم در گلستان که تا پای جانش برای اطلاع رسانی از وضع مردم مایه می گذاره. خداقوت به شما خانم خبرنگار متعهد.