به گزارش قابوس نامه به نقل گلستان ما ؛ حسین پایین محلی طی مطلبی در نقد هفته نامه آفتاب گلستان نوشت : همکلاسی قدیمی اقای کلانتری همیشه از سربزرگواری وکوچک نوازی یک شماره از نشریه خود رادراختیار بنده جهت مطالعه محبت می نماید ویا فایل پی دی اف را میفرستد.
چند بار به ایشان درباب مطالب مندرج در نشریه شان به گفتگو نشستیم.به خصوص برخی اخبار سیاسی ومقالات که ازاقای کبیر ومحمدی(تنهامدافع بنی صدر درمجلس) وبرخی اعضای دیرین سازمان مجاهدین(منافقین) و به اصطلاح امتی ها(جریانی ملی گرایی منتسب به بازگان ومصدق)درج میشود.
کلانتری از روی دغدغه می نویسد
آقای کلانتری رابه عنوان یک فرهنگی جانباز میشناسم که از سر دغدغه مینویسد وبارها تاکید داشته اصلاحات به معنای براندازی نیست(وحقیقتا اصلاحات واقعی هم بخشی از نظام است)اما انچه شاهدش بودیم تبدیل نشریه اقای کلانتری به تریبون جریان معاند بااسلام ناب محمدی است که در انقلاب اسلامی تحقق یافت وتداوم ان درجمهوری اسلامی است اگر چه کسی منکر ضعفها وکمبودهانیست واین خود معلول عوامل بسیاری است که فرصتی مبسوط میطلبد واز مجال این قلم بیرون است.
انچه مبرهن است این است که یقینا در فضای دوستانه وازاد باید اندیشه ها طرح شوند ونقد گردند اما دونکته دراین باب وجود دارد نکته اول حفظ اصول و رعایت خطوط قرمز وعدم عدول از چهار چوبها دوم عدالت وانصاف در گفتار و داوری.
این نکاتی است که در برخی مطالب نوشته شده ومندرج در نشریه افتاب گلستان میتواند مورد چند وچون قرار بگیرد.
اینکه مدام درطبل حقوق بشر وجامعه مدنی وحزب گرایی ودموکراسی وپلورالیزم بکوبیم اما دیگران راانحصار طلب وحکومت را بیمنطق جلوه دهیم.به دنبال شکستن خطوط قرمز ودر اصطلاح خروج از حاکمیت باشیم.ایا این بحران سازی نیست؟ایا درهمه جای جهان امنیت ملی همان معنایی رادارد که برخی دراینجا تصور میکنند؟!
علاقه نگارنده بیشتر درحوزه فلسفه(نقدمدرنیته)،و ادبیات(شعر)است ولی به دلایل نامبرده ناپرهیزی کرد وچند سطری سیاهه ای نوشت چراکه معتقد است باید جلوی تحریف تاریخ راگرفت.
آفتاب گلستان نشریه اجاره ای نباشد
حتی درباب مطالب یکجانبه اقای کبیر درباب نظام ومرحوم منتظری مطالبی نوشته شد اما به دلیل نامبرده_عدم علاقه به ورود به مسایل سیاسی_از ارسال ان به اقای کلانتری خود داری کرد اما دراینجا مخاطب حقیر نشریه افتاب گلستان ومدیریت این نشریه است که اگر میخواهد به عنوان یک اصلاحاتی در درون نظام شناخته شود ازتخریب وسیاه نمایی وتبدیل شدن به رسانه اجاره ای_تعبیر رحم اجاره ای ازخود اصلاح طلبان است_به توابین(منافقین سابق ) ولیبرالها که امام فرمود بدترازمنافقین اند خود داری کند.
به عنوان مثال در نوشتار اقای کبیر همواره یکسری کلید واژه های به کاربرده میشود(سلبی وایجابی)که کاملا پیشداورانه است.مثلا حقوق بشر وجامعه مدنی وپلورالیزم ودموکراسی و.....اینهامفاهیمی است که اولا درخود غرب قرائت پذیر بوده ثانیا ازابعاد گوناگون قابل نقد.
مثلا نمیشود ما از پلورالیزم بگوییم_تکثرگرایی غربی دربستر سکولار شکل گرفته وما پلورالیزم دینی نداریم.اصلا دردین پلورالیزم نداریم _وبعد از نسبی کردن حقیقت، باز ایت ا...منتظری رامظهر حق بدانیم!!!!ودیگری را نفی.
منظور شما از رفراندوم چیست؟
یا مثلا مدام از رفراندوم بگوییم!درجمهوری اسلامی دوبار تاکنون رفراندوم شکل گرفته وانتخابات وحضور میلیونی مردم در راهپیماییها خود رفراندوم است.کلمه رفراندوم راحت است اما تحقق ان نیازمند طرح از طرف مجلس یادولت وضروت ان وبررسی حقوقی ان وبعد تصویب مجلس وتایید شورای نگهبان وتایید رهبری.
جدای ازاینکه رفراندوم درجمهوری اسلامی داشتیم در قانون نیز امده و باید ضرورت ان توسط قانونگذار احساس شود وقانونی شود.اما اگر مراد از رفراندم تغییر نظام است کدام عاقل اینکار رامیکند؟ و اگر مردم چون گذشته باز به جمهوری اسلامی رای دادند چه!؟
نام کلانتری در کنار امضا کنندگان فتنه گران سال 88 است
ازاقای کلانتری تعجب میکنم که چگونه نامش در کنار امضا کنندگانی است که یاازفتنه گران ۸۸بودند ویا سبقه تقابل بانظام درکارنامه انان ثبت است؟انان درشما چه دیدند که همجهت شدند ویاشما درانها چه دیدید؟
پیشتر نیز نوشتارهایی از اقای کبیر خوانده شده بود که دران وجه ایدلوژیک داشته وفاقد ارزش تئولوژیک وانتولوژیک بوده.مثل حمله به ارگانهای حاکمیتی.جالب اینجاست ایشان دران نوشتار درقامت یک ایده ال گرا درامده بودند درحالیکه لیبرالیسم مدعی واقعگرایی دارد واز جامعه سازی که سهل است از انسان سازی هم گریزان است(به معنای ایجابی نه سلبی.ودیگراینکه به خصوص که بحث کوچک سازی دولت هم عنوان شد)
اقای کبیر دران نوشتار (ّّبذرعشق بکاریم)چنان به سیاه نمایی از جامعه پرداخته که گویی غرب بهشت برین بوده.ویاجامعه زمان پهلوی گل وبلبل بوده ودرجمهوری اسلامی به جهنم تبدیل شده
ویاجامعه ماباتوسعه نسبت ندارد واگر بخشی دارای مسایل بیشتری است ریشه در عامل سیاسی وعلی الخصوص حاکمیت جمهوری اسلامی دارد!
درحالیکه عوامل تاریخی،جغرافیایی،اب وهوایی،انسانی،و همینطور استبداد تاریخی واستعمار وایضا غربزدگی نخبگان وبه خصوص وجود نفوذ جریانی وشبکه نفود در ارکان مهم جمهوری اسلامی در به وجود امدن مسایل وچالشهای کنونی دخیل اند.
نکات پایانی
سخن به درازاکشید وقصد تطویل کلام نبود پیشاپیش اگر در کلام ما جسارتی رفت غذر خواهیم.دراخر به چندجمله بسنده میشود.
اول اینکه تمام مشکلات سیاسی نیست واگر باشد به نظام سیاسی برنمیگردد وبسیاری از علتهاخود معلول شرایط اند که علت هایشان راباید جدابررسی کرد.
دوم اینکه جمهوری اسلامی سیستم واحدی نیست بلکه برعکس مجموعه ای از از انقلابیونی که بعدازانقلاب یکسری خواستند اهداف انقلاب رادنبال کنند وبراین راه رفتند(مثل امام راحل ،شهید بهشتی ومقام معظم رهبری)وعده ای باسیاست امپریالیسم سودای سازش داشتند وبراقتصاد بازار تاکید کردند واین نابرابریها وشکاف اجتماعی حاصل همان سیاستهای سرمایه سالارانه عالیجناب سرخپوشی بود که روزگاری جریان اصلاحات او را" اقاسی"!نامیدند و بعداز انتخابات ۸۴ حقیقت خود را نشان داد .
و عقبه اپوزسیون سیاسی نیز درسال ۸۸باحمایت خارجی به اودر تحقق اهدافش مبنی بر تحمیل دیدگاه خود به نظام همراهی کردند واین خط را دنبال کرد تا درخبرگان رهبری به تغییر رهبری وشورایی کردن ان بپردازد و نتوانست ونهایتا درهمان استخر فرح پهلوی که روزگاری اورا طاغوت میدانست انگونه غرق شد. العاقبه للمتقین.
مسلمانان مسلمانان مسلمانی زسرگیرید /که کفر ازشرم یار من مسلمان وار می اید!!
انتهای پیام /