شماره : 9948
تاریخ : 1401-11-26 23:38
یاداشت « غریب » فهم درست و دقیقی از فلسفه دفاع و حکمت جنگ /یاداشت مجتبی طالبی نویسنده و کارگردان رادیو مردم سینمای دفاع مقدس را دوست دارند ای کاش جریانات «روشنفکری در سینما»» و« هنرمندان صرفا سینمایی» دقیق تر به پدیده ی « مردمی شدن سینماها» نگاه کنند .

هوالحکیم 
سکانس ۱ 
حضور تماشاگران در فیلمی که قرار است از «محمد بروجردی» بگوید ! چند دقیقه بیشتر طول نمی کشد که سالن پر می گردد . مخاطب از هر نوع سلیقه ای وجود دارد . مردم سینمای دفاع مقدس را دوست دارند . 

ای کاش جریانات «روشنفکری در سینما»» و« هنرمندان صرفا سینمایی» دقیق تر به پدیده ی « مردمی شدن سینماها» نگاه کنند . 

#فلاش‌بک !
در تمام دقایق حضور باشکوه مردم در آخرین شب از اکران آثار سینمایی فجر ۱۴۰۱ ، سخنان یکی از هنرمندان گرگان در ذهنم مرور می شود که برای چندمین بار ، مردم را به خاطر عدم توجه به اجرای نمایش اش مورد مرحمت قرار داده بود و الفاظی را به کار برده بود که ... آن هنرمند برای چندمین بار از هنر خداحافظی کرد ! و این پایان تکرار پذیر و شوآف هنرمندانی است که درک و تحلیل درستی از مردم و جامعه و جهان پیرامون ندارند . 

#سکانس ۲ 
فیلم آغاز شده ... 
بازی «بابک حمیدیان» آنقدر زیبا و ظریف است که گویا «حلولی» اتفاق افتاده است . 
می توانم به جای «حلول » ، واژه «شهود » را به کار ببرم و در کنار «سینمای شهودی» که امثال « آوینی» به آن اعتقاد داشتند  ، از «بازیگری شهودی» !  یاد کنم . 
صحنه ها خسته کننده نیست ...
موسیقی اثرگذار است ... 
قاب ها درست کدگذاری و نشانه گذاری شده اند و دوربین در میدان مبارزه ی خیابانی، سرگردان جلوه های ویژه نیست . همه چیز طبیعی است . حتی لبخندهای معنادار «محمد بروجردی» ! 

#سکانس ۳ 
سینمای جنگ ( شما بخوانید سینمای دفاع مقدس و انقلاب اسلامی  ) اگر فلسفه ی دفاع ( جنگ ) و انقلاب را نداند ، یا اسیر جلوه های ویژه می شود ، یا دربند دیالوگ پردازی می گردد و یا نشانی غلط می دهد آنچنان که در بعضی از فیلم های ظاهراً دفاع مقدس! ، رنگ و بوی آثار ضد جنگ روشنفکری دیده می شود و هنرمندانی که با فلسفه / حکمت هنر انقلاب آشنا هستند ، خوب می دانند که فرق است میان « سینمای دفاع مقدس» با «آثار سینمایی ضد جنگ »! 

« غریب » فهم درست و دقیقی از فلسفه دفاع و حکمت جنگ دارد . « محمد بروجردی» در مقام یک فرمانده ی متفکر ظاهر شده و چونان یک معلم ( میرزا) درس می دهد که بدانیم چرا انقلاب کردیم و چرا می جنگیم و چرا می کشیم و چرا کشته می شویم !

« غریب » قهرمانش را نمی کشد که فضا را احساسی کند . این فیلم قهرمان را قهرمان نگه می دارد و شبیه شعری حماسی است . حماسه ی مقاومت و عقلانیت ، حماسه شور و شعور انقلابی ، حماسه ی عشق و آرمان ... 

این فیلم روایتگر بخش کوتاهی از زندگی فرماندهی است که فرماندهان بسیاری را تربیت کرد و «مسیح کردستان » لقب گرفت . تعلیق های این فیلم اگر چه برای  مخاطب خاص قابل پیشبینی است اما مخاطب عام را درگیر می کند خاصه در نقطه ی آغاز و پایان فیلم ... 


 نزدیک ۴۰ سال است که ما « محمد بروجردی » را در تعلیق نگه داشته ایم و اینک پرده ی سینما ، افتخار این را دارد که این فیلم را در آغوش بکشد تا به مخاطب نشان دهد انقلابی واقعی چه مولفه هایی دارد ...

« غریب » نشانمان داد که دفاع مقدس ، همچنان می تواند پیوند دهنده ی مردم با سینما و سینماگران باشد . 


عجیب اینکه بسیاری از سلیبریتی های دائما غرغرو و بسیاری از متلک اندازان به انقلاب اسلامی و حتی خودتحریم کنندگان نان به نرخ روز خور عرصه ی سینما ، هویتشان را از سینمای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس گرفته اند ، اما مردم را نفهمیده اند . فهم مردم و آرمان ها و علائق و سلایق آنها می تواند سینما و تولیدات رسانه ای را متعالی کند و جایی دوباره برای هنرمندان در دل مردم باز کند . 

#سکانس ۴ 
« غریب » به پایان رسیده اما تبدیل به « قریب » شده است . دیگر محمد بروجردی « غریب » نیست بلکه برای مخاطب ایرانی « قریب » است . 
تماشاگران از سینما خارج می شوند اما تصویر تازه ای از یک «قهرمان انقلابی» دریافت کرده اند . تصویری که به آنها کمک می کند ، «انقلابی بااخلاص» را از «انقلابی نماها» تشخیص بدهند و فکر کنند به اینکه چرا جنگیدیم ؟ با چه کسانی جنگیدیم ؟ چرا کردستان برایمان اهمیت دارد ؟ چرا مردم کردستان باغیرت و شریف اند ؟ چرا خاک ایران مقدس است ؟ چرا کودکان ایران ، قهرمان های آینده اند ! و چرا ... و چرا ... و چرا ...؟! 
 غریب به تمام این سوالات پاسخ داد . 
«جهاد تبیین» ، رسالت فیلم «غریب» بود که از پس آن خوب برآمد . 

#سکانس ۵ 
از سینما خارج می شوم . خبرنگاران از من می خواهند که مصاحبه کنم ! اما نظرات من اصلا مهم نیست . به آنها می گویم سخنان مردم را گردآوری کنند . وقتی اثری هنری ارائه می شود ، مردم ( مخاطبان ) بهترین قاضی آثار هنری می شوند. مگر می شود «هنر انقلاب» را منهای «مردم » دید ؟! هرگز ! 

سکانس ۶ 
«محمد بروجردی» در این فیلم «شهید »نشد ، «شاهد» بود ! شاهد مظلومیت انقلاب ، شاهد مرزبندی های خودی ها و غریبه ها ، شاهد حماسه ی اعتماد به مردم ، شاهد عزت و غیرت کردها و شاهد عظمت آرمان «خمینی» و فرزندان انقلابی اش .

نویسنده 
مجتبی طالبی 
نویسنده و کارگردان رادیو 
استاد دانشگاه جامعه المصطفی گرگان

انتهای پیام/