گروه : مطالب ویژه /

شناسه: 4624

31 فروردین 1403 10:02

دیدگاه: 0

ارسال توسط:

هنر انقلاب اسلامی و خطری به نام « شعارزدگی »!

هر هنرمندی می کوشد که سخنش را به بهترین شکل ( هنرمندانه ) به مخاطب برساند! ( نگاه به روان پریشی برخی از اصحاب هنر نکنیم که عملا در ارسال پیام ، فرستنده و گیرنده و پیام را نادیده گرفته و عملا مرگ هرسه را اعلام کرده اند!

به گزارش قابوس نامه، این گونه از هنر، شباهت بسیاری دارد با شیوۀ کار برخی سوفسطائیان چنانکه یکی از این جماعت به فرزندش گفت: پسرم این کتاب را بخوان که بدانی نه نویسنده ای وجود دارد نه خواننده ای و نه کتابی !! )
باری ؛ سخن ما در مورد چنین هنر و چنین هنرمندانی نیست.

اما شکل هنرمندانه برای انتقال معنا-مفهوم به مخاطب چگونه است ؟

این پرسش هزار و یک پاسخ می تواند داشته باشد که به دانش و تجربۀ هنرمند بر می گردد! اما در هنر انقلاب یک آسیب جدی وارد است و آن مستقیم گویی اوست! خطری که نتیجه اش متوقف شدن هنرمندان انقلابی در کلیشه ها و شعارهاست!

کمی به جشنواره ها نگاه کنیم. نزدیکی مفاهیم، کلمات و مضامین اثبات می کند که بسیاری از هنرمندان عرصۀ هنر انقلاب در کلیشه ها و شعارها و مستقیم گویی ها متوقف شده اند.

اما تا اینجا آنچه گفته شد درد است ولی درمانش چیست؟

بنده چند نکتۀ ایجابی و چند نکتۀ سلبی بیان می کنم، شما نیز اگر به عنوان هنرمند انقلابی دغدغۀ رها شدن از مستقیم گویی و شعر و کلیشه دارید می توانید بر این نکته ها اضافه کنید.

1 . مستقیم گویی در هنر انقلاب، خواسته یا ناخواسته اثر هنری را به سمت شعار می برد،( قبول داریم که در برخی حوزه ها می توان مستقیم گویی کرد که البته آن هم تشکیکی است و شدت و ضعف دارد) اما آنچه مسلم است هنرمند انقلابی در عرصه ها و گرایش های متعدد هنری باید تلاش کنید مفاهیم موجود در بطن انقلاب را به دور از مستقیم گویی و شعارزدگی بیان کند .

2 . شعور مخاطب را نباید نادیده گرفت . مخاطب امروز هنر انقلاب ، فقط انقلابیون نیستند! بلکه اثر هنری باید چنان جذبه ای داشته باشد که افراد غیر انقلابی را مشتاق به ادراک پیام هنر انقلاب نماید.

3 . خوش می نماید اگر جشنواره های هنری – با مضمون انقلابی – مورد آسیب شناسی قرار بگیرد و مسئولین امر تلاش کنند که کوچکترین جرقه های نوآوری در تکنیک و محتوا را حمایت کرده تا به شعله ای نورانی تبدیل شود .

4. برای رهایی از کلیشه ها باید هنرمندانقلابی را به فهم درست از انقلاب و مبانی انقلاب اسلامی مجهز کرد. هنرمندی که انقلاب را از سال 57 آغاز کند – در ایده آل ترین حالت - نهایتا می شود فرزند زمانۀ خود اما هنرمند انقلابی پیشرو هنرمندی است که انقلاب را در دایره ی نهضت اسلامی ببیند.

نهضتی که از آدم تا خاتم – از خاتم تا غدیر و از غدیر تا عاشورا و از عاشورا تا سپیدۀ ظهور ادامه دارد، با این نگاه هنرمند انقلابی ، تفکرش جهانی ، مضامینش معرفتی و حرکتش پویا می شود، می توان گفت چنین هنرمندی ، هنرمند انقلابی پیشرو است.

5. هنرمند انقلابی در خلق اثر هنری نباید تحولات جهانی را نادیده بگیرد، انقلاب اسلامی از ایران صادر شده است و ما عصر جدیدی را تجربه می کنیم توجه به اتفاقات قرن جدید ،استفاده از حادثه ها ، قهرمان ها و ... می تواند در خلق مضامین جدید – به دور از کلیشه ها – هنرمند انقلابی را در عرصه های مختلف هنری یاری کند. 

6 . نباید هنرمند انقلابی را تابع دولت ها کرد. ( این به معنای مخالفت با دولت ها نیست ) بلکه تجربۀ تاریخی ما اثبات کرده است که انقلابی بودن و انقلابی ماندن برخی از دولت ها و افراد شاخص منتسب به هر دولت – شدت و ضعف داشته است.

بنابراین برای رهایی از کلیشه ها و توقف در شعارها باید نقد هنرمندانه را به وظایف هنرمندان انقلابی افزود نقد، وسیله ای است که هنرمند انقلابی را از رکود نجات می دهد.

7. هنرمندان انقلابی باید عقبۀ تئوریک خودرا بیشتر و بهتر بشناسند. قبلا هم گفته شد که به وسیلۀ « ایسم » های متداول در هنر، کار شاخصی در هنر انقلاب تولید نخواهد شد. هنرمند انقلابی باید عقبۀ تئوریک خود را بشناسد و با استفاده از آنها خلق اثر نماید.

این پشتوانه های تئوریک می تواند در فلسفه، عرفان، ادبیات، الهیات، کلام ، تفسیر و ... اسلامی وجود داشته باشد.

8 . توجه به نمادها و نشانه ها و قهرمان های گذشته از یک سو و خلق نماد، نشانه و قهرمان های جدید در آثار هنری می تواند ما را از شعارزدگی برهاند.

قطعا اگر بیشتر تامل کنیم، می توانیم راهکارهای بهتری ارائه دهیم تا در هنر انقلاب ، گرفتار مستقیم گویی ، شعار زدگی و ماندن در کلیشه ها نشویم.


مجتبی طالبی
نویسنده و تهیه کننده صدا و سیمای مرکز گلستان
دبیرپژوهشی و مدرس فلسفه جامعه المصطفی العامیه، واحد گرگان

انتهای پیام/

نویسنده :

نظرات
آرشیو