گروه : مطالب ویژه /

شناسه: 6999

01 اردیبهشت 1403 16:33

دیدگاه: 0

ارسال توسط:

گفتگو با بانوی دهیار گنبدی؛  آرامشم را مدیون چادر زهرائی ام هستم

در روستایی محروم زندگی می کند، روستایی که شاید محروم از هر امکاناتی است اما از کودکی حیا ، عفت وگوهر حجاب را در وجودش نهادینه کرده است.

به گزارش قابوس نامه، فاطمه لک زائی ساکن روستای سلمان "فارسی یک" در دهستان سلطانعلی از توابع بخش مرکزی شهرستان گنبدکاووس است که به تازگی به عنوان دهیار این روستا انتخاب شده است.

او می گوید از دوران کودکی به چادر و حجاب علاقه داشتم. روستای ما تا سال 69 خیلی محروم بود حتی بچه ها امکان تحصیل نداشتند.

فاطمه ادامه می دهد: همان سال بود که معلم نهضت سوادآموزی به روستای ما آمد و من که عاشق درس و محروم از مدرسه بودم در این کلاس ها ثبت نام کردم تا دبیرستان ادامه دادم و بعد وارد دانشگاه شدم.

qaboosnameh 5

او که دوران سختی را برای رفت و آمد به شهر ، شرکت در آزمون ها و کلاس ها کشیده است، می گوید روزهای اول با چادر رنگی به کلاس نهضت می رفتم بعدها هم که کارهای فرهنگی و اجتماعی انجام می دادم، در تمام مدت، همیشه با حجاب بودم هرگز حجاب را به عنوان مانع احساس نکردم .

فاطمه می افزاید: احساس میکردم چادری بودنم در اجتماع به خصوص در دانشگاه باعث می شود کسی برایم مزاحمتی ایجاد نکند. چادر برای من پل موفقیت بود چون مثل یک دژ از من محافظت می کرد.

از زندگی او که تحصیل خود را از دوره های نهضت آغاز می کند و در حال حاضر ارشد فقه و حقوق دارد به عنوان چهره موفق، از سوی شبکه گلستان نیز مستندی با عنوان" راه عبور" ساخته شده است.

qaboosnameh 6

او همیشه حجاب دارد حتی زمانیکه فارغ از یک دختر تحصیل کرده که حالا دهیار یک روستاست و پا به پای خانواده در زمین های کشاورزی کار می کند حجاب خود را رعایت می کند.

qaboosnameh 3

فعالیت فاطمه تنها در دهیاری و کشاورزی خلاصه نمی شود و او امروز به عنوان فرمانده پایگاه بسیج روستا علاوه بر پیگیری مشکلات مردم، 3 سال سرگروهی حلقه صالحین بسیح و مربیگری را در کارنامه خود دارد.

qaboosnameh 1

نگاه او به چادر کاملا عمقی است ، فاطمه می گوید: باید ارزش و حرمت چادر رو درک کرد و به آن پی برد که اگر این اتفاق بیفتد تمام دنیا هم حجاب تو را به تمسخر بگیرند، اهمیتی ندارد و خللی در باور و اعتقادت به حجاب ایجاد نمی کند.

qaboosnameh 4

این بانوی محجبه ادامه می دهد: در دوران دانشجویایی دخترانی را می دیدم که تنها از منزل تا دانشگاه را چادر سر می کردند  و به محض رسیدن بر می داشتتند. این برخورد دوگانه به این خاطر است که این افراد قداست و ارزش چادر را درک نکرده اند.

او همچنین می گوید: به همراه دونفر از دوستانم برای شرکت در کای به تهران رفته بودیم هر چند جو کلاس با آنچه اعتقاد ما بود فاصله داشت  اما باز هم همان حجاب همیشگی خود را داشتیم و همین باعث شده بود با احترام و احتیاط خاصی با ما رفتار شود و چادر ما همچون لباس یک نظامی بود که حرکت خاصی دارد.

این بانوی دهیار معتقد است چون جامعه به دست بانوان ساخته می شود اگر زنان پاکدامن و محجبه داشته باشیم بسیاری از مشکلات فرهنگی و بی بندوباری را از جامعه رخت خواهد بست.

او در بسیاری از فعالیت های حوزه مسئولیت خود در دهیاری نیز با همین حجاب حاضر می شود و تصریح می کند؛ حجاب مانع هیچ فعالیتی برای زن در جامعه نیست بلکه بر عکس باعث پیشرفت زن در جامعه می شود چون هیچ چشم هرزه ای اورا تهدید نمی کند.

qaboosnameh 7

qaboosnameh 8

او  که یک شاعره خوش ذوق نیز هست، این دو بیت از اشعار خود در بارۀ حجاب را می خواند

من این نگاه خسته را به هیچ کس نمیدهم
من این دل شکسته را به هیچکس نمیدهم
جز او که می خرد مرا به قیمت نجابتم
من این حریم بسته را به هیچکس نمیدهم

و می گوید: همیشه در مسافرت هایم آرامش داشتم و هیچ ترسی نداشتم و این آرامش را مدیون همین چادر زهرایی ام هستم.

انتهای پیام/

نویسنده :

نظرات
آرشیو