گروه : یادداشت /

شناسه: 3625

03 آذر 1403 11:10

دیدگاه: 0

ارسال توسط:

 هنر انقلاب و یک چالش بزرگ ؛ « آینده »!

نگاه به آینده یکی از اصلی ترین دغدغه های اندیشمندان غرب–خصوصا در سینما ست. گفتنی ست امروزتجلی  فلسفه، هنرو الهیات غرب را می توان در پرده ای نقره ای مشاهده کرد.پرده ای که چشم ها، قلب ها و ذهن ها را محو خود کرده و مسخر خویش می سازد.

به گزارش قابوس نامه، سینمای غرب (مشخصا هالیوود) سینمای دانش عمومی، فلسفه ی عمومی ، الهیات عمومی ، روانشناسی عمومی و حقیقتا دانشکده ی جهت دهی به ذهن بشریت است و با حجم تولیداتی که دارد ، جهان را به خود دعوت می کند . یعنی مخاطب را دعوت به سبکی از زندگی و اندیشه فرا می خواند که اهالی اتاق فکر هر اثر آن را ترسیم و تنظیم  کرده اند...
شاید بتوان گفت یکی از گمشده های ما در هنر انقلاب همین مسئله باشد ؛ یعنی نداشتن افق معلوم برای هنر انقلاب ! ( خصوصا در عرصه ی سینما . موسیقی . هنرهای نمایشی و جریان بزرگ رسانه ای صدا و سیما ... )
در هنر انقلاب ما به دنبال چه هستیم ؟ به دنبال انتقال مفاهیم ارزشی . دینی و انقلابی به وسیله ی هنر به مخاطب ؟! آری برادر اینچنین است اما شیوه ی کارمان چیست ؟ قدم زدم در جاده ی مکاتب و ایسم های غربی و شرقی در فلسفه ی هنر ؟! این که نوعی التقاط است ! پس باید محتوا را در ظرفی ریخت که با مظروف همخوانی داشته باشد!
پس بگذارید از هنرمندان عرصه های مختلف هنر انقلاب مطالبه داشته باشیم که چرا آنگونه که در خور هنر انقلاب است در ارائه ی سبک های بومی در هنر فعال نبوده اند !
از طرفی بگذارید به هنرمندان ، قدرت این اعتراض را بدهیم که چرا فلسفه و الهیات و علوم قرآنی و حتی فقه آنگونه که در خور هنر وهنرمند انقلابی بوده است ، به این مسئله توجه جدی نکرده اند! ( بنده منکر جرقه های کوچک در حوزه ها و دانشگاه ها و پژوهش های فردی نیستم اما «از آنچه که هستیم » تا «آنچه که باید باشیم » راه های نرفته ی بسیاری زیادی مانده است ... )
هنر و رسانه های اانقلابی ظرفیت مطلوبی دارند برای مهندسی افکارعمومی–چه در سطح داخلی و چه در سطح جهانی – اما مرج البحرین تکنیک و محتوا هنوز برای هنرمند اتفاق نیفتاده است تا ثمره اش لولو و مرجان هنر و اندیشه ی انقلابی باشد...
امروز در سطح جهانی موسیقی می تازد ، سینما حرکت های جهانی را مدیریت می کند، تاتر زندگی تازه ای را در حال تجربه است ، ادبیات قادر به ایجاد کردن موج است و رسانه ها قلوب و اذهان مخاطبین را احاطه کرده اند اما هنرمند انقلابی هنوز نتوانسته است اندیشه ی خود ( هنر انقلاب = تجلی مجاهدانه ی هنر دینی ) را به جهانیان عرضه کند چون پشتوانه های تئوریک آنان هنوز با مسئله ی هنر ( انواع هنر ها خصوصا موسیقی، سینما ، تاتر ، مجسمه سازی و نقاشی و ... ) کنار نیامده اند!
هنر انقلاب اسلامی زمانی به پویایی می رسد که از سه جبهه مورد حمایت قرار گرفته و قربت الی الله به او مساعدت فکری دهند ... یکی دانشگاه و دیگری حوزه و سوم نهاد های انقلابی ( که رویکرد فرهنگی و هنری دارند )!
حضور این سه جریان علمی . فرهنگی در کنار هنرمند انقلابی او را پویا می سازد و الا این خط و این نشان ؛ ممکن است قرن ها بگذرد و ما همچنان بدون هدف در زمین مکتب ها و ایسم های غرب و شرق پرسه زده و حسرت بخوریم که چرا دیگران به وسیله ی هنر و رسانه جهانگیری می کنند و ما اندر خم یک کوچه ایم !!
توجه به شیوه های نوین تبلیغ در جهان معاصر برای حوزه های علمیه و ایجاد کرسی های نظریه پردازی درمورد هنر انقلابی برای دانشگاه ها و حمایت مادی و معنوی نهاد های انقلابی از هنرمندان ( قربت الی الله نه به قصد بیلان کار و عکس یادگاری و جشنواره های تشریفاتی و رنگ و لعاب !) پیشنهاد می گردد ...


مجتبی طالبی
نویسنده و تهیه کننده صدا و سیمای مرکز گلستان
مدرس و دبیر پژوهشی گروه فلسفه و عرفان اسلامی جامعه المصطفی العالمیه واحد گرگان

نویسنده :

نظرات
آرشیو