گروه : یادداشت /
از آغاز انقلاب اسلامی که سرودها و نغمه های انقلابی در زیر زمین ها و در خانه های هنرمندان انقلابی تمرین و تولید می شد تا امروز که هنرمندان انقلابی در عرصه های دفاع هنرمندانه از مبانی انقلاب ، هنرنمایی می کنند ، هیچوقت منتظر دستورالعمل های دولتی و بخش نامه های بیلان کار پرکن دولت ها نبوده اند ! هنرمند انقلابی بیش از همۀ تلاش گران عرصۀ فرهنگ ، « آتش به اختیار» بوده اما با فرمان امام امت ، امروز وظیفه اش دوچندان شده است.
به گزارش قابوس نامه، بااین وجود ، اولویت های هنرانقلاب ( در حوزه ها و گرایش های مختلف هنری ) برای آتش به اختیاری چیست ؟
در این نوشتار تلاش می کنیم به گوشه ای از این اولویت ها اشاره نماییم ...
1 . درحالی که دولت ها در عمل ( نه در نظر و شعار ! ) پیاده کنندۀ گرایش های دسته چندم لیبرالیسم در عرصۀ اقتصاد و فرهنگ هستند ، هنرمند انقلابی باید نسبت خود را با لیبرالیسم فرهنگی – هنری مشخص کرده و در تبیین هنر انقلاب ( تجلی مجاهدانۀ هنر دینی ) کوشش کنند.
تبیین این موضوع برعهده ی فیلسوفان هنرانقلاب است ! کسانی که تعدادشان کم است و اساسا یکی از بزرگترین ضعف های جبهۀ انقلاب فرهنگی – هنری کمبود چنین افسرانی ست .( به یاد داشته باشیم که امر امام جامعه مبنی بر تشکیل کرسی های آزاد اندیشی و نظریه پردازی هنوز به طور دقیق و کامل اجراء نشده و در حوزۀ هنر ( تبیین فلسفۀ هنر انقلاب ) این ضرورت نادیده گرفته شده است .
2 . هنرمند انقلابی نباید خود را محدود به مرزهای جغرافیایی کند.
هنوز هزار هنرخلق نشده و هزاران راه نرفته با موضوع مقاومت ، بیداری اسلامی ، جهالت اولیۀ عربی و جهالت مدرن غربی ، استکبار ستیزی ، استعمار ستیزی و ... داریم . آتش به اختیار بودن در این حوزه یعنی بگوییم ، بسراییم ، بسازیم و خلق کنیم آثاری را که دولت مردان محافظه کار و مصلحت اندیش و دیپلمات های خنده روی دولت ها را خوش نمی آید؛ زیرا ممکن است آنان خلق چنین آثاری را مانعی برای اجرائی شدن برنامه های خود بدانند در حالی که هنرمند انقلابی می تواند به مثابه بال دومی برای پرندۀ تعالی انقلاب باشد.
در سویی سیاست مبتنی بر عزت و اقتدار و در سوی دیگر تبیین و صدور انقلاب اسلامی با زبان هنر
اگر دیانت ما عین سیاست ماست ، هنر هنرمند انقلابی ما که از دیانت و سلوک او سرچشمه گرفته است می تواند سخنگوی سیاست انقلاب ما باشد به زبان هنر ، که از آن به زبان جهانی تعبیر می شود.
ما در خلق چنین آثاری هنوز هزار راه نرفته داریم که با فرمان امام جامعه باید آتش به اختیار عمل شود این در حالی است که در جشنواره ها و مراکز اشاعۀ هنر هنرمندان با طراز جهانی ، هنر انقلاب هنوز معرفی و عرضه نشده است و اگر هنرمندانی از کشورعزیزمان صاحب عنوان و تندیس شده اند به خاطر آن بوده است که در محتوا و تکنیک آنچه را ساخته اند که آنان می خواستند ! (« هنرمند انقلابی » و مسئلۀ « امپریالیسم تبلیغی »!)
در حالی که هنرمند انقلابی به تندیس جشنواره ها فکر نمی کند بلکه با زبان فطرت – نه با زبان غریزه – و با هدف ارشاد – نه اغوا – به فکر هدایت مخاطبین است نه به فکر هورا کشیدن محافل روشنفکری !
راه صدور انقلاب ، با تمسک به هنر انقلاب و حمایت از هنرمندان انقلابی کم هزینه و زودبازده تراست از همۀ راه های رفته شده ! به امتحانش می ارزد .
3 . آتش به اختیار بودن هنرمند انقلابی می تواند به معنای نقد هنرمندانه باشد.
نقد عملکرد دولت ها در عرصه های فرهنگی ، هنری ، اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و ...
نقد برخی رفتارها و نارسایی های فردی و اجتماعی.
نقد جریان های فکری ، نقد آراء و اندیشه ها و...
اما به زبان هنر ...
گسترش فرهنگ نقدپذیری و انتقاد هنرمندانه هم می توند باعث آگاهی افکارعمومی شود هم می تواند درعرصه های مختلف تعالی بخش باشد.
هنرمند انقلابی با شعرش ، با موسیقی و نمایش و نقاشی اش ، با تولیدات رسانه ای اش و با فکرو اندیشه اش می تواند آتش به اختیار عمل کند.
نقد مسئولانه و سازنده ، هنر هنرمند انقلابی است که می تواند جزو اولویت های هنرمندان انقلابیِ آتش به اختیار باشد.
4 . مفهوم « آتش به اختیار » را کسی مطرح کرده است که خود امام و پیشوای انقلابیون قانونمدار است.
بنابراین آتش به اختیاربودن هنرمند انقلابی به معنای آنارشیسم فرهنگی – هنری نیست بلکه به معنای حرکت انقلابی متعالی است . یعنی ورود هنرمندان انقلابی به عرصه هایی که دولت ها براساس مصلحت هایشان نمی توانند وارد شوند ویا ضعف هایی درآن عرصه ها دارند که هنر هنرمند انقلابی می تواند آن ضعف ها را برطرف کند .
5 . در برخی از مسائل و موضوعات فرهنگی – اجتماعی هنرمند انقلابی باید آتش به اختیار عمل کند زیرا از اولویت های دولت ها خارج شده است ! ( و ممکن است در آینده شدت یابد ! )
مسائل و موضوعات مهمی چون استکبارستیزی ، حجاب و عفاف ، گسترش فرهنگ مهدوی و زمینه سازی برای ظهور ، فقر و فساد و فحشا ، مبارزه با اشرافی گری ، تبیین بصیرت دینی ، صدور انقلاب ، بیداری اسلامی ، آرمان گرایی و ...
این به معنای مخالفت و یا کارشکنی در فعالیت های فرهنگی – هنری نهادها و دستگاه های دولتی نیست بلکه اقدامی انقلابی فرادولتی است که متولیانش فرزندان قانونمند انقلاب اند و فرزندان انقلاب ، دولت برآمده از انقلاب را تضعیف نمی کنند !
6 . اگرچه مسائل مادی و مالی نقش تعیین کننده ای در پیشبرد اهداف دارد اما هنرمند انقلابی منتظر تصویب بودجه نمی ماند . امروز عرصۀ شعر ، موسیقی ، تئاتر ، سینما و رسانه بیشتر از تزریق پول به تزریق محتوا نیازمند است !
هنر هنرمند انقلابی در این است که با کمترین هزینه بیشترین و بهترین محتوا را ارائه می دهد.
فراموش نکنیم که هنرمندان انقلابی پشتوانه های محتوایی بومی داشته و در محتوا وامدار « ایسم ها » نیستند !
نتیجه اینکه ؛ برای تبیین انقلاب اسلامی ، اهمیت پرورش و حمایت هنرمندان انقلابی کمتر از سیاسیون و نظامیون نیست !
افسران جنگ نرم که فرمان آتش به اختیاربودن را از امامشان دریافت کردند فرزندان هنرمند انقلاب اند که باید زین پس بیشتر دیده شوند . به سود دولت هاست که مدافع و حامی این جریان عظیم فرهنگی – هنری باشند .
به قلم مجتبی طالبی
نویسنده و تهیه کننده صدا و سیمای مرکز گلستان
مدرس و دبیر پژوهشی گروه فلسفه و عرفان اسلامی جامعه المصطفی العالمیه . واحد گرگان
انتهای پیام/
نظرات