گروه : مطالب ویژه / مطالب ویژه /
اگرچه بارها به شوخی و کنایه گفته بود که مردم بیشتر از خوردنی های کافه کتاب استقبال میکنند تا کتاب های داخل قفسه اما من دوباره به شوخی پرسیدم: از بازار کتاب چه خبر؟ سکه است؟
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قابوس نامه؛ نمی خواستم به سراغ مسئولین بروم و تنها به آمار و ارقام های همیشگی بسنده کنم بنابراین انتخاب کردم تا در کافه کتاب سلام با یک فعال در حوزه کتاب و کتاب خوانی، سید محمد تقی زاده، گفت و گو کنم.
روی صندلی کوچک چوبی نشستم و ضبط صوت را آماده کردم؛ اگرچه بارها به شوخی و کنایه گفته بود که مردم بیشتر از خوردنی های کافه کتاب استقبال میکنند تا کتاب های داخل قفسه اما من دوباره به شوخی پرسیدم: از بازار کتاب چه خبر؟سکه است؟
سید محمد تقی زاده در پاسخ گفت:آمار فروش کتاب در کل کشور رشد داشته است و به نظرم این رشد به خاطر تلاش و برنامه ریزی درست نهاد هایی که در این حوزه فعالیت دارند نیست!
از او درباره ی ذائقه ی مشتریان پرسیدم؛ اینکه این روزها سبد مطالعه ی مردم بیشتر به سمت کدام قفسه ها می رود؟
او گفت:رتبه اول مربوط به کتاب های رمان و داستان است.این کتاب ها به واسطه ی کشش و جذابیتی که برای مخاطب دارند می توانند فرد را تا پایان داستان با خود همراه کنند. از طرفی باید قبول کنیم که قالب رمان، قالب نرم و هوشمندانه ای است که نویسنده به وسیله آن می تواند مفاهیم خشک و سنگین فلسفی و یا روانشناسی وغیره را با زبانی داستانی و جذاب با مخاطب به اشتراک بگذارد.
در تایید حرف های او گفتم؛ قالب رمان تمام ابعاد وجودی خواننده یعنی قوه تفکر، تخیل و حتی عواطف و احساسات را درگیر میکند.
این فعال حوزه ی کتاب گفت: وقتی در حین مطالعه ی داستانی احساسات شما برای یک شخصیت جریحه دار می شود وگریه میکنید درواقع شما برای خودتان گریه کرده اید یعنی نویسنده با هوشمندی تمام شما را به این نقطه از داستان کشانده تا شمارا به خودتان نشان دهد و شما به خود شناسی برسید.
هر چه جلوتر می رفتیم بیشتربه زیرکی و هوش نویسندگان رمان غبطه میخوردم که سید محمد تقی زاده در ادامه گفت: این ماهیت داستان و قصه است تا با همراه کردن خواننده در فراز و نشیب های داستان شخصیت او را شکل دهد.اگر در یک جامعه ای یک قصه و یا یک رمان سینه به سینه چرخید و در ذهن همه نشست روح آن کتاب و به عبارت دیگه روح آن داستان هویت و صفات آن جامعه را می سازد.
برای اینکه بیشتر با کاربرد و اهمیت این قالب نگارشی آشنا شوم افزود: بسیاری از مشکلات اجتماعی و فرهنگی در گنبد مثل مشکل هویت مشترک از این طریق قابل حل است. حتی برخی روان شناسان در رویکرد درمانی جدید برای درمان اختلالات، رمان های خاص تجویز میکنند.
وقتی با جایگاه کتاب در معادلات اجتماعی شهر آشنا شدم، کنجکاو شدم تا درباره ی کم و کیف رمان های بومی بپرسم؛ او معتقد بود میزان رمان های بومی خیلی کم است و اکثر آن رمان های نوشته شده هم در سطحی که مخاطب را جذب کند نیست و یا اگر هست، به علت ضعف در رونمایی و تبلیغات مغفول میمانند.
از آن نگران کننده تر اینکه متوجه شدم نهاد های دولتی مربوطه برای پرورش نسل جدیدی از نویسندگان در ادبیات داستانی در سطح شهر چندان موفق نبوده اند و شاید هم چندان تلاش نکرده اند و بیشتر انجمن های خودجوش مردمی میدان دار این قبیل فعالیت ها هستند.
پاسخ سوالم وقتی کامل شد که متوجه شدم رتبه ی دوم و سوم در سبد مطالعاتی مشتریان به ترتیب مربوط به کتاب های روان شناسی و کتاب های شعر است.
سوال بعدی را اینگونه مطرح کردم؛ به نظر شما مشکل پایین بودن سرانه ی مطالعه از کجا آب میخورد؟ در قیمت کتاب؟ نبود فرصت برای مطالعه؟
او پاسخ داد: البته که پارامتر های مختلفی در این باره دخیل است اما اصلی ترین علت را میتوان ضعف تبیین جایگاه کتاب در زندگی دانست. شما نگاه کنید در همین ایام کرونا با همه ی محدودیت ها و خطرات پیش رو چقدر مردم برای سفر رفتن تلاش میکردند؛ چرا؟ چون به آن نیاز دارند.کتاب در جامعه ی ما هنوز به عنوان یک نیاز تعریف نشده است.
سکوت کردم تا بیشتر برایم توضیح دهد؛ او ادامه داد: اینکه چرا به عنوان یک نیاز مطرح نشده را باید در نظام آموزشی کشور جستجو کرد. آموزش و پرورشی که دست های پشت پرده آن به دانش آموزان و خانواده ها ترس می فروشد و این ترس زمینه ی خرید کتاب هایی شده که روح جستجوگر کودک و نوجوان را از بین میبرد.آموزش و پرورشی که به دانش اموز القا میکند شما در حد همین کتاب درسی بدانید.آموزش پرورشی که کتاب های درسی اش تنها قبولی در کنکور را یاد میدند و نه زندگی کردن را و این یعنی شکرآب کردن رابطه افراد با کتاب.
سید محمد تقی زاده افزود: از طرفی باید قبول کرد که هیچ کدام از رسانه های امروزی جایگاه کتاب را ندارد، در واقع با کتاب شما می توانید با نویسنده در عوالم مختلف سیر کنید، سیری که باهیچ قالب رسانه ای نه گوشی همراه و نه تلویزیون و نه حتی منبر میتوانید تجربه کنید.
تقریبا یک ساعت از آغاز گفت و گو می گذشت اما عطر قهوه و موسیقی بی کلام کافه کتاب، هم کلام شدن با این فعال حوزه کتاب را همچنان برایم جذاب نگه داشته بود. در واقع هر دو ما به این نتیجه رسیده بودیم که کار را باید از مدرسه شروع کرد اما نه صرفا برگزاری نمایشگاه کتاب.
در پایان از او خواستم تا به عنوان یک کتاب خوان حرفه ای، کتاب خواندن را یادم دهد. او گفت: در مطالعه ی کتاب مهم ترین گام و اولین گام ، انتخاب خود کتاب است. یعنی اگر کتابی که برای خودت تجویز میکنی یا برایت تجویز می کنند با دغدغه ها، صفات شخصیتی و سلیقه ی شما همراه نباشد نمیتوانی تا پایان با نویسنده همراهی کنی و شاید بعد از مدتی تلاش دچار سرخوردگی شوی. بنابراین باید با مراجعه به یک کتابخوان حرفه ای کتاب انتخاب کنی چرا که هر مراجع نسخه ی خاص خود را دارد. باقی ماجرا تلاش است و تعهد ...
انتهای پیام/
نظرات