گروه : مراکز صدا و سیمای استان ها / فرهنگی و هنری / فیلم /
هوالحکیم
سکانس ۱
حضور تماشاگران در فیلمی که قرار است از «محمد بروجردی» بگوید ! چند دقیقه بیشتر طول نمی کشد که سالن پر می گردد . مخاطب از هر نوع سلیقه ای وجود دارد . مردم سینمای دفاع مقدس را دوست دارند .
ای کاش جریانات «روشنفکری در سینما»» و« هنرمندان صرفا سینمایی» دقیق تر به پدیده ی « مردمی شدن سینماها» نگاه کنند .
#فلاشبک !
در تمام دقایق حضور باشکوه مردم در آخرین شب از اکران آثار سینمایی فجر ۱۴۰۱ ، سخنان یکی از هنرمندان گرگان در ذهنم مرور می شود که برای چندمین بار ، مردم را به خاطر عدم توجه به اجرای نمایش اش مورد مرحمت قرار داده بود و الفاظی را به کار برده بود که ... آن هنرمند برای چندمین بار از هنر خداحافظی کرد ! و این پایان تکرار پذیر و شوآف هنرمندانی است که درک و تحلیل درستی از مردم و جامعه و جهان پیرامون ندارند .
#سکانس ۲
فیلم آغاز شده ...
بازی «بابک حمیدیان» آنقدر زیبا و ظریف است که گویا «حلولی» اتفاق افتاده است .
می توانم به جای «حلول » ، واژه «شهود » را به کار ببرم و در کنار «سینمای شهودی» که امثال « آوینی» به آن اعتقاد داشتند ، از «بازیگری شهودی» ! یاد کنم .
صحنه ها خسته کننده نیست ...
موسیقی اثرگذار است ...
قاب ها درست کدگذاری و نشانه گذاری شده اند و دوربین در میدان مبارزه ی خیابانی، سرگردان جلوه های ویژه نیست . همه چیز طبیعی است . حتی لبخندهای معنادار «محمد بروجردی» !
#سکانس ۳
سینمای جنگ ( شما بخوانید سینمای دفاع مقدس و انقلاب اسلامی ) اگر فلسفه ی دفاع ( جنگ ) و انقلاب را نداند ، یا اسیر جلوه های ویژه می شود ، یا دربند دیالوگ پردازی می گردد و یا نشانی غلط می دهد آنچنان که در بعضی از فیلم های ظاهراً دفاع مقدس! ، رنگ و بوی آثار ضد جنگ روشنفکری دیده می شود و هنرمندانی که با فلسفه / حکمت هنر انقلاب آشنا هستند ، خوب می دانند که فرق است میان « سینمای دفاع مقدس» با «آثار سینمایی ضد جنگ »!
« غریب » فهم درست و دقیقی از فلسفه دفاع و حکمت جنگ دارد . « محمد بروجردی» در مقام یک فرمانده ی متفکر ظاهر شده و چونان یک معلم ( میرزا) درس می دهد که بدانیم چرا انقلاب کردیم و چرا می جنگیم و چرا می کشیم و چرا کشته می شویم !
« غریب » قهرمانش را نمی کشد که فضا را احساسی کند . این فیلم قهرمان را قهرمان نگه می دارد و شبیه شعری حماسی است . حماسه ی مقاومت و عقلانیت ، حماسه شور و شعور انقلابی ، حماسه ی عشق و آرمان ...
این فیلم روایتگر بخش کوتاهی از زندگی فرماندهی است که فرماندهان بسیاری را تربیت کرد و «مسیح کردستان » لقب گرفت . تعلیق های این فیلم اگر چه برای مخاطب خاص قابل پیشبینی است اما مخاطب عام را درگیر می کند خاصه در نقطه ی آغاز و پایان فیلم ...
نزدیک ۴۰ سال است که ما « محمد بروجردی » را در تعلیق نگه داشته ایم و اینک پرده ی سینما ، افتخار این را دارد که این فیلم را در آغوش بکشد تا به مخاطب نشان دهد انقلابی واقعی چه مولفه هایی دارد ...
« غریب » نشانمان داد که دفاع مقدس ، همچنان می تواند پیوند دهنده ی مردم با سینما و سینماگران باشد .
عجیب اینکه بسیاری از سلیبریتی های دائما غرغرو و بسیاری از متلک اندازان به انقلاب اسلامی و حتی خودتحریم کنندگان نان به نرخ روز خور عرصه ی سینما ، هویتشان را از سینمای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس گرفته اند ، اما مردم را نفهمیده اند . فهم مردم و آرمان ها و علائق و سلایق آنها می تواند سینما و تولیدات رسانه ای را متعالی کند و جایی دوباره برای هنرمندان در دل مردم باز کند .
#سکانس ۴
« غریب » به پایان رسیده اما تبدیل به « قریب » شده است . دیگر محمد بروجردی « غریب » نیست بلکه برای مخاطب ایرانی « قریب » است .
تماشاگران از سینما خارج می شوند اما تصویر تازه ای از یک «قهرمان انقلابی» دریافت کرده اند . تصویری که به آنها کمک می کند ، «انقلابی بااخلاص» را از «انقلابی نماها» تشخیص بدهند و فکر کنند به اینکه چرا جنگیدیم ؟ با چه کسانی جنگیدیم ؟ چرا کردستان برایمان اهمیت دارد ؟ چرا مردم کردستان باغیرت و شریف اند ؟ چرا خاک ایران مقدس است ؟ چرا کودکان ایران ، قهرمان های آینده اند ! و چرا ... و چرا ... و چرا ...؟!
غریب به تمام این سوالات پاسخ داد .
«جهاد تبیین» ، رسالت فیلم «غریب» بود که از پس آن خوب برآمد .
#سکانس ۵
از سینما خارج می شوم . خبرنگاران از من می خواهند که مصاحبه کنم ! اما نظرات من اصلا مهم نیست . به آنها می گویم سخنان مردم را گردآوری کنند . وقتی اثری هنری ارائه می شود ، مردم ( مخاطبان ) بهترین قاضی آثار هنری می شوند. مگر می شود «هنر انقلاب» را منهای «مردم » دید ؟! هرگز !
سکانس ۶
«محمد بروجردی» در این فیلم «شهید »نشد ، «شاهد» بود ! شاهد مظلومیت انقلاب ، شاهد مرزبندی های خودی ها و غریبه ها ، شاهد حماسه ی اعتماد به مردم ، شاهد عزت و غیرت کردها و شاهد عظمت آرمان «خمینی» و فرزندان انقلابی اش .
نویسنده
مجتبی طالبی
نویسنده و کارگردان رادیو
استاد دانشگاه جامعه المصطفی گرگان
انتهای پیام/
نظرات